بررسی علت تغییرات سود عملیاتی "رافزا"
به گزارش کدال نگر بورس 24، شرکت رایان هم افزا در خصوص تغییرات بیش از 30 درصدی سود عملیاتی دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 1403 نسبت به دوره مشابه سال قبل توضیحاتی ارائه نمود.
از مشکلات اصلی سریال وحشی از هم گسیختگی روایت و نبود انسجام در پلات داستانی است. روایت، شبیه به مجموعه ای از خرده پیرنگ ها و موقعیت های پراکنده به نظر می رسد که بدون پیوندی منطقی کنار هم چیده شده اند.
به گزارش مشرق ، محمدامین احمدی منتقد سینما در «روایت فردا» درباره سریال وحشی نوشت: وحشی تازه ترین تجربه ی هومن سیدی در عرصه ی سریال سازی است؛ اثری که نه تنها گامی رو به جلو در کارنامه ی این کارگردان محسوب نمی شود، بلکه عقب گردی آشکار به شمار می آید. در حالی که انتظار می رفت سیدی پس از موفقیت سریال قورباغه و مغزهای کوچک زنگ زده، با اثری پخته تر و ساختارشکن تر بازگردد، وحشی در عوض در تکرار کلیشه های روایی، خشونت های بی هدف و فضاسازی های تصنعی غرق شده است.
از مشکلات اصلی سریال وحشی از هم گسیختگی روایت و نبود انسجام در پلات داستانی است. روایت، شبیه به مجموعه ای از خرده پیرنگ ها و موقعیت های پراکنده به نظر می رسد که بدون پیوندی منطقی کنار هم چیده شده اند. این پراکندگی، نه تنها ضرباهنگ اثر را کند می کند، بلکه موجب می شود تعلیق روایی مد نظر کارگردان ساخته نشده و مخاطب به راحتی از درگیری عاطفی با داستان فاصله بگیرد.
از سوی دیگر، کش دار شدن سکانس ها بدون پشتوانه ی منطقی یا ضرورت دراماتیک، ضربه ی مضاعفی به ریتم کلی اثر وارد کرده است. بسیاری از صحنه ها، به ویژه در میانه ی روایت، طولانی تر از آنچه نیاز است پرداخت شده اند؛ دیالوگ های زائد، تکرار بی هدف حرکات شخصیت ها، و سکون های بی دلیل در میزانسن، نه تنها به عمیق شدن فضای اثر کمکی نمی کنند، بلکه حس فرسودگی و خستگی را به مخاطب القا می کنند. این کش دار بودن، در نهایت باعث می شود تجربه ی تماشای سریال از یک مسیر طبیعی احساسی منحرف شده و به فرایندی طاقت فرسا بدل شود.در حالی که تدوین دقیق و حذف سکانس های زائد می توانست به خلق اثری فشرده تر، پرتنش تر منجر شود، هومن سیدی به عنوان تدوینگر اثر با اصرار بر حفظ این لحظات اضافه، از ریتم مناسب یک اثر درام فاصله گرفته است.
از جمله نکات مثبت سریال وحشی می توان به بهره گیری آگاهانه از موتیف های سینمایی برگرفته از آثار دیگر مانند میلیونر زاغه نشین Slumdog Millionaire و کاراگاه واقعی True Detectiveو برادران لیلای سعید روستایی اشاره کرد. سیدی با استفاده از این عناصر آشنا، تلاش کرده فضایی آشنا و در عین حال چندلایه خلق کند، هرچند این موتیف ها در برخی موارد به دلیل فقدان انسجام کلی روایت، آن کارکرد تأثیرگذار و ارجاعی خود را از دست داده اند.
از دیگر ضعف های سریال وحشی، نشناختن فضای زیستی و شکل روابط اجتماعی میان کارگران معدن است. عدم اشراف فیلمنامه نویس به این طبقه ی اجتماعی و نگاه از بالا به پایین نسبت به آن، باعث شده که روایت، از پایه دچار خطاهای فاحش شود. تصویر ارائه شده از معدن و اعتراضات کارگری و مراسم ختم؛ تصویر باورپذیری نیست.در این میان، جواد عزتی نقشی منفعل و سرخورده را ایفا می کند؛ شخصیتی شدیدا مضطرب که در ابتدای فصل اول، قبل بروز حوادث فرض بر آن است اضطرابش از فشارهای اقتصادی ناشی شده باشد.
با این حال، رفتار غیرمنطقی او در صحنه ی خودرو زمانی که کودکان در خودرو حضور دارند و سپس تلاش حرفه ای و خونسردانه اش برای صحنه سازی و ایجاد شاهد، ضربه ی بزرگی به باورپذیری داستان می زند. تصادف به عنوان عامل پیشبرنده ی روایت در نظر گرفته شده، که این امری پدیرفته است؛ در صورتی که تصادفی به نظر برسد. اما در این سریال به جای آنکه تصادف به طور طبیعی در بستر داستان شکل بگیرد، به شکلی تصنعی به مخاطب تحمیل می شود. در مجموع، وحشی نه تنها توانایی برآورده کردن انتظار مخاطبان و علاقه مندان به آثار هومن سیدی ندارد، بلکه تصویری نگران کننده از آینده هنری او ترسیم می کند.
{{name}}
{{content}}